قلعه ای عظیم

قلعه ای عظیم که کلید دروازه اش کلمه ی کوچک دوستی است.

قلعه ای عظیم

قلعه ای عظیم که کلید دروازه اش کلمه ی کوچک دوستی است.

پیام های کوتاه

یک فرصت

شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۵۸ ب.ظ


هرچه از یاد خدا دور شدیم

دور رفتیم و فراموش شدیم


هرچه که شکر نکردیم او را

شاکری خوب برایش نشدیم


شورمان کمتر شد،راهمان کوته تر

شعرمان بی پایان،وسرودی که به آخر نرسید


ما همه صورتمان خاکی شد

کفرها در دلمان جاری شد


ما همه در قفسی حبس شدیم

قفسی تنگ ،پر از تار ،پر از خاطره هایی که به دوزخ رفتند


ما همه در خودمان حبس شدیم

وفقط جایز بود که پشیمان بشویم


وسپس داد زدیم وما کلیدی خواستیم

ما همان لطف خدا را خواستیم


وخدا بار دگر آدمی را بخشید

فرصتی داد به او ،که بروید گل نیکی در او.



Emma_s
  • Emma

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی