قلعه ای عظیم

قلعه ای عظیم که کلید دروازه اش کلمه ی کوچک دوستی است.

قلعه ای عظیم

قلعه ای عظیم که کلید دروازه اش کلمه ی کوچک دوستی است.

پیام های کوتاه

خونه ی ما

پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۳۵ ق.ظ

خونه ی ماقبلا، خونه ی خیلیا بود.
گنجشک های تن خسته، پروانه های آواره، لاک پشت هایی که نمیدونم از کجا راهی شده بودن، یاکریم ها با لحن آهنگین، گاهی بلبل و گاهی طوطی و هزار موجودی که همخونه ی ما بودن.
موضوع از خودخواهی ما شروع شد که سهم بیشتر از خونه میخواستیم. حتی گل هارو کردیم تو گلدونو بردیم پشت پنجره تا وا بمونه دهان حیرت پروانه ها و زنبور ها.
آب رو توی لوله کردیم تا ویلونه کوچه بشن تموم پرنده ها، که لاک پشتا خشک بشه پاشون تو مبدا.
دنبال یه خونه ام با دوتا اطاق، یکی برای تنهایی خودم و یکی برای خراب کردن به نیت مهمون هام


  • David_AI

نظرات  (۳)

وقتی تو خونه پشه و سوسک و مگس میاد در نهایت عذاب وجدان و احساس گناه میکشمشون. حس یه قاتل بهم دست میده. میگن که اونا وارد خونه ما شدن و آسایشمونو به هم زدن ولی منم همیشه میپرسم از خودم که آیا واقعا اونا وارد خونه ما شدن یا ما وارد خونه اونا..  محتمل تره که اون اول اونجا زندگی میکرده نه من...
پاسخ:
انقدر اون اسم ناشناس جالب انگیز بود نفهمیدم چی نوشتید :)
ینی نشناختید؟
کل تایپ کردنم هدر رفت یعنی؟ :)
پاسخ:
شناختم حل شد!
خیلی کم نوشتید تازه!!!!!
واقعا شناختید یا الکی میگید من دلم خوش باشه؟؟
به نسبت خودم زیاد نوشتم...
میگم... ببخشید ناشناس نیستم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی