۲۸
ارديبهشت
امروز من به رفتن خود فکر میکنم
امروز من به مرگ.. چرا داد میزنی؟!
امروز شاعرت به جنون فکر میکند
امروز.. من.. به.. چه؟!.. تو چه گفتی؟!.. تو با منی؟!
با من، تو، قهر میکنی و میروی؟!.. چرا؟!
دیوانهام؟!.. عجب!.. چه دلیل مبرهنی!!
سیامک بهرام پرور
کویر دلم جای قدم های کسی را از یاد نمیبرد، کویر دلم برای کسی جذابیت ندارد، از همه تان متنفرم.
کویر دلم مغرور و تنها.